شيمي دانشي براي همه ي روزگاران شيمي را ميتوان به صورت علمي که با توصيف ويژگيها ، ترکيب و تبديلات ماده سروکار دارد، تعريف کرد. اما اين تعريف ، نارساست. اين تعريف ، بيانگر روح شيمي نيست. شيمي همچون ديگر علوم ، سازماني زنده و در حال رشد است، نه انبارهاي از اطلاعات. علم ، خاصيت تکوين خودبخود دارد. ماهيت هر مفهوم تازه آن ، خود محرک مشاهده و آزمايشي جديد است که به بهبود بيش از پيش آن مفهوم و سرانجام به توسعه ديگر مفاهيم ميانجامد.از آنجا که زمينههاي علمي همپوشاني دارند، مرز متمايزي ميان آنها نميتوان يافت و در نتيجه مفاهيم و روشهاي علمي کاربرد همگاني پيدا ميکنند. در پرتو اين گونه رشد علمي ، ديگر تعجبي ندارد که يک پژوهش علمي معين ، بارها از مرزهاي مصنوعي و پرداخته ذهن بشر بگذرد.
علم شيمي با ترکيب و ساختار مواد و نيروهايي که اين ساختارها را بر پا نگه داشته است، سروکار دارد. خواص فيزيکي مواد از اين رو مورد مطالعه قرار ميگيرند که سرنخي از مشخصات ساختاري آنها را بدست ميدهند و به عنوان مبنايي براي تعيين هويت و طبقهبندي بکار ميروند و کاربردهاي ممکن هر ماده بخصوص را مشخص ميکنند. اما واکنشهاي شيميايي ، کانون علم شيمي هستند. توجه علم شيمي به هر گوشه قابل تصوري از اين تغيير و تبديلها کشيده ميشود