يا رئوف
سلام
حال بزاريد چند نمونه هم من بگم
1:پيرزنهايي که تا ميان بالا تو اتوبوس تنها کاري که بلدن اينه اينقدر زل بزنن تو چشت تا بلند بشي
2:÷يرزنهايي که تا ميان بالا تو اتوبوس تنها کاري که ميکنند پشت چشم نازک ميکنند وهي غر ميزنند که مادر قديما اينجوري نبد جوونا احترامي قائل بودن
3:پيرزنايي که تا ميان بالا تو اتوبوس از همون اول ميگن اي واي اخ اوخ تا يکي جاشو بده بهشون
4:پيرزنايي که تا ميان بالا تو اتوبوس سريع ميرن به يکي ميگن يکم برو اونطرف تر تا منم بشينم حالا روي کل صندلي اندازه دست اون جا نيست ولي اينقدر خودشو ميچپونه تا طرف جاشو بده بهش
5پيرزني که تا مياد بالا غر غر غر غر غرغرغرغرغرغرغرغر که چرا جوونا نشسته ...بعد نگاش که ميکني صد من ارايش ولاک ناخن ولاک پاو کفش جلو بازو دي: خلاصه اگه يکم کمتر وقت صرف اين کار ميکرد کمتر کمردرد ميگفرت :
6...واما پيرزنايي که تا ميان بالا اينقدر مااااااااااااااهند که من اول دلم ميخواد بخلشون کنم بعد جامو بدم بهشون از بس مهربونند
حالا شما مد نظرتون کدومه؟