سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سلام خسته نباشید

نمیدونم میشه اسمش رو قضاوت گذاشت یا البته از همین جمله شاید شدت عصبانیتم رو فهمیده باشید

و اما درد دل ساعت 7-30 صبح از خواب  بیدار شدم البته با تلفن دوست عزیز شفیقم.(اون روز خواب مونده بودم و نتونستم برم مدرسه)

ساعت 8 در خیابان رسالت پیش دوستم بودم.

چهره همیشه آرام و اما من می فهمیدم که چشه...

         : سلام چی شده ؟

          :هیچی زدم به موتوری

:باید چه کنیم

:باید منتظر پلیس باشیم داره میاد

باشه

حدود ساعت 9 ماشین و موتور به پارکینگ منتقل شد.

بادوستم رفتیم بیمارستان عیادت موتور سوار.

....................................

سلام حالشون چه طوره ؟

نمی دونم

بالاخره تا ساعت 12 معطل شدیم وآقا مرخص شد.12 ظهر

رفتیم با مجروح به کلانتری

            :آقای مجروح آیا رضایت میدهی.

             200000تومان بدهید آره.

             خوبه

آقای پلیس هم نوشت و گفت فردا بریم شورای حل اختلاف

...............................

فردا رفتیم شورای حل اختلاف آقا کجا باید بریم گفتن که باید برین فلان اتاق رفتیم آقا ما باید کجا بریم ؟سربازی بود که گفت :الان قضات جلسه هفته ای دارند و هیچ جا نباید برید تا 1 ساعت دیگه.

جاتون خالی رفتیم عدم خلافی ماشین رو گرفتیم و بعدش یکم با شوخی رفیقمو بردم کله پاچگی یه کله پاچه هم زدیم تو رگ و رفتیم شورا

قضات تشریف آورده بودند

................................

داشتیم میرفتیم تو که گفتن فقط شاکی و مشتکی عنه

..................................

دیدم زیاد معطل شد خودمو زدم به پررویی و در رو باز کردم و به رفیقم گفتم که بیاد

             :چی شده ؟

             :میگه رضایت نمیدم

              :یعنی چی ؟

               راستش یه نگاهی هم به قاضی کردم .از باب روانشناسی خواندن چیزهایی درش دیدم که نمی خواستم ببینم .

اما کارمون دست اینجور قاضیی افتاده بود .چه کنیم دیگه ؟

خب حالا چه کار می کنی چه قدر میگه بده

قاضی تو دهنش داد که 600000 تومان

چی

رضایت داده که ؟

می گه الان رضایت نمی دم

خب چه کار می کنی ؟

هیچی بریم چک بیارم بکشم بدم بهش

یعنی هیچ راه دیگری نداریم

نه

خب بریم

............................

در راه رفتن

به فکرم آمد که دیروز وقتی از یک قاضی دادگاه که با ما آشناست و انسان درستی است سوال کردم که چه گونه رضایت بگیریم از شاکی گفت بنویسه بدون قید و شرط و تمامه

همین را هم در پرونده نوشتند و کار تمام شد.

زنگ زدم به یکی از رفقای دیگه که وکیله گفتم آقا ایا شکایت بعد از رضایت مسموعه

گفت قانونا نه !!!!!!!!!!1

بعد هم راهنمایی کرد که برو پیش فلان قاضی و ازش راهنمایی بگیر که آیا این قانون بهش عمل میشه یانه؟؟

.................پیش اون قاضی که قرار بود بریم

سلام خسته نباشید (موضوع که مطرح شد)

جواب قاضی این بود که برید پیش آقای فلانی که مسئول قاضی شوراست و به او بگید اما از نظر دادگاه مسموعنیست این شکایت که بعد از رضایت است.

رفتیم پیش اون مسئول و اون هم گفت که مسموع نیست اما چون کار داشت گفت به خانم قاضی بگید پرونده اینجوریه و مسموع نیست وپرونده را مختومه کنه .

خبر به خانم قاضی رسید.

کار به فردا کشید وقاضی باتوجه به اینکه اون آقای مسئول دستور توفق پرونده رو داده بودند  نامه پزشکی قانونی به شاکی داد .


نوشته شده در  سه شنبه 88/9/17ساعت  12:0 صبح  توسط میرزا هادی قمی 
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
ثبت نام حوزه علمیه امام صادق جاغرق برای سال تحصیلی 1399-1400
هدایت تحصلیی
که بشر میشود اینگونه مگر؟
آدرس هیئت فاطمیه ارض اقدس ر مشهد مقدس
ماه استثنائی
مشو غره به امروزت
عبرت تاریخ، ما را به عمار شدن فرا می خواند
[عناوین آرشیوشده]